ماه محرم زمان یاد آوری هاست . روزهای این ماه با خاطرات و یاد بودهای متفاوت ما ایرانیان عجین شده اند . بی اغراق می توان گفت ایام محرم فرصتی را فراهم می آورد تا امکان بروز همه خصلت های ایرانی فراهم آمده یا به نمایش در آیند :
رقابت ، تعاون و همکاری ، میزان پایبندی و یا شیوه گرایش های دینی و باورهای مذهبی در افراد ، خانواده ها و در محله ها ...
رفتارهی بس گوناگونی را در این روزها شاهد هستیم ، بسیاری از آن ها که در ظاهر و یا رفتار و یا تفکرهایشان کوچکترین و کمترین دین باوری را نمی توان شاهد بود در ماه محرم به یکباره تغییر می کنند ، رنگ سیاه را بر می گزینند و متعصبانه ترین نمایش ها را به خیابان ها می آورند .
عده ای نیز مجال این می یابند از روزنه ای که برای تخلیه مشکلات شخصی شان به دست آمده نهایت بهره را ببرند .
صد البته مشکل این جاست که در این اوقات آن تعادل همیشگی و ظاهری که در جامعه ما کم و بیش وجود داشته از دست می رود .
حتی باورهایی که در عمق وجود بسیاری از ما ریشه دارد مجال ظهور نمی یابند لیکن در هر صورت زمان مناسبی برای باز شناسی یک فرهنگ و میزان تغییرات آن در گذر زمان است . در این جا و در تمام این نوشتار مقصود من از فرهنگ نه فرهنگ دینی بلکه فرهنگ ایرانی است که با افراط و تفریط ها در هم آمیخته و با این دو آفت رشد کرده است .
ایام محرم نیز با داشتن ریشه هایی عمیق در فرهنگ دینی ، رفتارهای ایرانی را تشدید کرده است .
بسیاری از ما ایرانیان بدون شناخت از ریشه های تاریخی و حقایق این رخداد مذهبی فراموش کرده اند که نسبت صحیح میان بروز احساسات مذهبی و رفتارهای جمعی که از فرهنگ اجتماعی شان سرچشمه می گیرد چگونه باید برقرار شود .
ماه محرم در دو روز برجسته آن یعنی تاسوعا و عاشورا نقطه عطف این روند تکراری است . با وجود آن که سال های سال است ماه های محرم و تاسوعا و عاشورا آمده اند و رفته اند اما این تکرارها سبب تغییرات بنیادین و البته روز آمدی در آن ها نشده است .
صد البته این خصلت ویژه بسیاری از یادمان ها در رویکردهای مذهبی است .
نظرات شما عزیزان: