حرفه من سبب شده تا از نزدیک با نیازهای خانواده های ایرانی آشنا باشم و کوچک ترین تغییرات در سبد خانوار ها را به خوبی بشناسم . فقیر شدن گروه کثیری از ایرانیان در طول چند ماه گذشته یکی از تغییرات اقتصادی بوده که آن را با گوشت و پوستم حس کرده ام اما ظاهرا نگاه به فقر از دید من و آن چه مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرده است تفاوت های اساسی دارد ! مرکز پژوهش های مجلس خط فقر یک خانواده چهار نفره را در تهران ( دو 2 ميليون و 728 هزار تومان )اعلام کرده که تا پایان سال آينده بسیار بیشتر خواهد شد اما نکته جالب آن است که خط فقر مطلق در 6 ماه اول یک میلیون و 331 هزار تومان تا دو میلیون و 728 هزار تومان اعلام شده و در روستاها بین 781 هزار تومان تا یک میلیون 578 هزار تومان برآورده شده است و بیشترین خط فقط در تهران به ثبت رسیده و آمده که با افزایش قابل توجه تورم در سال جاری خط فقر و هزینه های فقرا به شدت افزایش خواهد یافت .
با توجه به اوضاع اقتصادی و ثابت ماندن فرضي درآمد خانواده ها در آمارهاي مرکز پژوهش های مجلس اسلامی بدیهی است که درصد بیشتری از آن ها زیر خط فقراند .
واقعیت این است که آمارهاي تهیه شده چند شاخص اصلی و کلان را مورد توجه قرار داده اند و در این شاخص ها نیز حداقل ها لحاظ شده است . به عنوان مثال در گروه خوراکی ها هیچ توجهی به اصلی ترین و اولیه ترین معیارهای حفظ سلامت و تندرستی نشده است و فقط سیر شدن به معنای فرار از گرسنگی آزار دهنده و غیر قابل تحمل اساس آمارگیری ها بوده است .
در همین آمارها آمده که پوشش 15 درصدی خط فقر در سال 1395 شامل دوازده میلیون نفر بوده که حالا بیشتر شده اما اعلام نشده که این خط فقر اکنون چند میلیون نفر را شامل می شود !? ممکن است به دلایلی مختلف از ارایه آمار مشمولین خط فقر پرهیز شده باشد اما نکته بسیار جالب توجه مطلب دیگری است که در همین گزارش آمده است : مرکز پژوهش های مجلس بر این نکته تاکید کرده که از بهار 1396 تا بهار 1397 خط فقر رشد 9 تا 11 درصدی را نشان می دهد و از تابستان 97 نسبت به تابستان 96 بین 22 تا 25 درصد رشد داشته است .
حال توجه داشته باشیم که فقرا سهم بیشتری از هزینه های خود را به گروه خوراکی ها تخصیص می دهند و افزایش قابل توجه قیمت مواد خوراکی سهم بسیار بزرگی در فقیر شدن مردم دارد تا جایی که هر یکصد هزار تومان افزایش رقم بسیار بزرگی را در افزایش خط فقر پدید می آورد . توجه داشته باشیم سیاست های حمایتی در مناطق شهری و روستایی یکسان اجرا می شوند در حالی که افزايش فقر در مناطق شهری و روستایی و در میان مناطق مختلف کشور متفاوت است پس افزایش شدت فقر به صورت تصاعدی گسترش خواهد یافت .
توجه به این آمارهای معنادار همراه با دیده ها و مشاهدات من گسترش فقر را به صورت یک آفت تاثير گذار بر توسعه اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی نشان می دهد که زیان های غیر قابل پیش بینی در کوتاه مدت برای جامعه ایرانی به دنبال دارد .
آن فقری که به صورت مکتوب و ثبت شده در آمارها آمده ، عدد و رقم هستند اما با مشاهده پیامدهای ملموس آن می توان دریافت که توسعه کشور نه فقط تهدید می شود بلکه متوقف مانده است .
نظرات شما عزیزان: