تا آن جا که یادم هست ، چند باری راجع به این موضوع های بسیار حساس و خطیر ، جسته و گریخته مطالبی نوشته بودم . امروز اما ضرورت نگاهی نو به این موضوع نه به دلیل شرایط سیاسی کشور خاص و فرهنگی کشور بیش از پیش احساس می شود .
تا آن جا که همه ما می دانیم ، همواره نسبت های کج و معوجی میان سیاست ها و سیاست ورزی ها با آن چه که " اخلاق مداری " می شناسیم وجود داشته است . همین سبب شده که برخی از ریشه منکر ارتباطی دو سویه و متعادل میان اخلاق و سیاست باشند و برخی به دلیل پایداری نسبی معیارهای اخلاقی در دوره هایی طولانی مدت و مقطعی بودن سیاست های انتخاب شده از سوی سیاستمدران، بر اساس شرایط زمانی رابطه ای بسیار اندک را میان این دو رویکرد بشری بر می شمارند .
کمتر سیاستمداری را می توان یافت که به وعده ها و گفته هایش پایبند مانده باشد و اما اخلاق گرایان مجبورند این تحمیل تاریخی را بپذیرند چرا که می باید ،برای اثبات تاریخی خود به اصول اخلاقی اولیه پایبند بمانند .
بر این اساس رفتارهای این دو طیف متفاوت گاه در دو سمت جهت می گیرد و گاه حتی به بهانه ها و یا دلایل مقطعی ، متضاد و با یکدیگر حرکت می کنند . در حوزه های عمومی و در سطوح کلان ، اخلاق گرایی سابقه ای طولانی در کشور ما نداشته است . در دوران مشروطه اولین رویکردها را به این سمت و سو می توان شاهد بود .
دیگر داستان حکایت ها و ضرب المثل های سعدی شیرازی نبود که عموم را برای آرامش دنیوی و اخروی به اخلاق تشویق و پند دهد .
در دوران مشروطیت وقت آن رسیده بود که ویژگی های اخلاقی و پایبندی به تعهدات ، جزیی از تصاویر ذهنی مردم از سیاستمداران ، به ویژه نمایندگان مجلس باشد . اما این امید هم مثل سایر آرزوهای عمومی خیلی زود به یاس بدل شد و این داستان موش و گربه تا به امروز ادامه یافته است .
حالا هم مردم مانده اند و وعده های نافرجام ، لحن و کلام های تغییر یافته و رفتارهای دگرگون شده را به حساب سیاست کاری بگذارند یا عدم وجود اخلاق مداری ؟
تنها راه مقابله با این نافهمی های مکرر و ریشه دار شوخی هایی است که در شبکه های مجازی یا در گفت و گوهای سربازار یا نه کوچه صورت می گیرد همین و بس و چاره چیست ؟
سر آخر چه نتیجه ای هم می توان گرفت ؟ آخرش چه می شود و یا چه خواهد شد ؟
بدیهی است که اولین سنتز ناشی از این " بازی " حداقل در یک جامعه در حال توسعه آن دست که از همان ابتدا نباید از سیاستمداران هیچ انتظاری داشت به خصوص این انتظار نابجا که اخلاق مدار باشند .و همین طور ازاخلاق گرایان نمی توان انتظار داشت به سیاستمدار خوبی تولید شود .
این موضوع را ادامه خواهم داد چرا که اخلاق به من حکم می کند چنین کنم .