ما در جامعه ای زندگی می کنیم که خشونت به بخشی جدایی ناپذیر از رفتارهایمان ، گفتار و حتی کردارمان بدل شده است . خیابان های ما گاه به عرصه جنگ های قرون وسطی بدل می شود آن چنان که فراوش می کنیم در قرن بیست و یکم زندگی می کنیم . در بسیاری از اوقات کلام و سخن سیاستمداران و دولتمردان ما چنان با توهین و خشونت و مرگ عجین شده که با خودم فکر می کنم ادبیات غنی و فرهنگ زبان فارسی جز این کلمه ها را نداشته است . نمی دانم چرا چنین شده است ؟ رمز بقا و ماندگاری حکام و سلاطین یا سیاست گذاران کشورهای خاورمیانه چرا این چنین بوده و آیا راه دیگری نمی توانند بیابند ؟ هیچ راه دیگری نیافته اند ؟
ما مردم هم عادت کرده ایم انگار جز این زبان را نمی توانیم بشنویم یا درک کنیم . به نظر می رسد مهربان بودن ، عاطفه داشتن به انسانیت و عشق احترام گذاشتن فراموشمان شده است .قرن هاست که با این مشکل عمیق و ریشه دار مواجه هستیم . گاهی روزنه هایی در برابرمان باز می شود : بزرگانی در عرصه های سیاست ، ادبیات ، فرهنگ و دانش با زبان دیگری سخن می گویند . ما می شنویم دل هایمان روشن می شود به این گفته ها امید می بندیم و هنوز چیزی نگذشته باز روز از نو و روزی از نو ...
شادی از میان ما رخت بربسته است : کمتر می خندیم ، همواره انتظار تلخی ها و سختی هایی را می کشیم که آن ها را قسمت و تقدیر و سرنوشت خود می دانیم . اگر هم بخواهیم تغییری در این روند ناگزیر ایجاد کنیم به نظر می رسد راهی جز خشونت در برابرمان قرار ندارد . یعنی نگذاشته اند تا راه دیگری وجود داشته باشد .
اما برای کشورهایی که مهد تمدن و مردم سالاری یا همان دموکراسی محسوب می شوند چرا باید این چنین باشد ؟
چرا باید پس از مشاهده رفتارهایی خشونت بار و یا لطمه دیدن حتی از آن ها توسل به خشونت تنها راه باقی مانده برای مقابله با خشونت باشد ؟ حتی در کلام ...
جهان ما هنوز تشنه صلح و آرامش و دوستی است . هنوز همه ما معنای ضرورت وجود این واقعیت ها را برای زندگی خود و فرزندانمان و برای نسل بشر در نیافته ایم . دشمنی می کنیم و دشمنی می بینیم و هیچ دشمنی کردن یا داشتن دشمن عاری از خشونت نمی تواند باشد .
پس وقایع تروریستی اخیر لحن و بیان همه ، از مردم عادی گرفته تا سیاستمداران ، چه در کشورهایی که هدف خشونت های تروریستی بوده اند و چه در کشورهای مشکوک به پرورش خشونت تغییر کرده است .در عمق نگاه همه هم تغییراتی را می توان شاهد بود : نگاه ها تلخ تر ، مظنون تر شکاک تر و در نهایت خشن تر شده ...
از همه شما می پرسم آیا حتی در برابر این خشونت ها در بلند مدت نمی توان راه دیگری برای مقابله یافت ؟
دیگر پیمان
نظرات شما عزیزان: